چار دیواری

!همینی که هست

چار دیواری

!همینی که هست

این داستان واقعیست!

شاید باورتون نشه...

یه روز ساعتای 11، 11/5 که داشتم از سمت آموزش میرفتم سمت خوابگاه ( دانشکده ما همه ی الحاقیاتش اعم از خوابگاه و آموزش و سایت و سلف و ... مجتمعه) دوستی رو دیدم که با پیژامه راه راه ( دقیقا راه راه) و حوله بر سر دوید سمت ساختمان مدیریت. من که داشتم صحنه رو تجزیه تحلیل میکردم از سایرین پیگیر شدم.

بعدها مشخص شد زیر دوش بوده که آب سرد میشه ایشونم با همون حال میرن که مراتب اعتراض خودشو به مقام ریاست اعلام کنه. 

جناب رئیس گویا وسط جلسه بوده که سراسیمه فردی حوله بر سر و پای جامه برتن وا ذکاما! گویان اندرون کنفرانس گاه شده و موی کنان فریاد میکند که : "این چی جور مدیریتِست این آب که هَمِش سردِست! شوما اصن مدیریت حالیتِست؟؟؟..."

جناب رئیس هم ایشون رو به یه چای داغ دعوت میکنن و سریعا از طریق تلفن پیگیر میشن. شنیدم از اون به بعد دیگه آب از 70 درجه پایین نیومد. دموکراسی معناشو از این داستان وام گرفته شک نکنید! 

میگم که اگه ار آینده جایی مدیر شدین برای این وضعیتام یه دستودالعملی تعریف کنید.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد